کتاب سالاریها

تولید کننده:
انتشارات نگاه

فروشندگان: فروشنده

پشتیبانی 24 ساعته
فرصت 7 روزه بازگشت کالا
تضمین کیفیت کالا
پرداخت امن از درگاه بانکی
  • درباره محصول
  • اطلاعات محصول
  • دیدگاه کاربران
  • پرسش و پاسخ
توضیح کلی

"روزهای اول خرداد بود. بابا دم در روی سکوی خانه نشسته بود. ریش قرمزش را می‌خاراند. شب کلاه چرک‌تابش را بر می‌داشت. دست بر سر طاسش می‌کشید و زیرلب دعا می‌خواند. چشمش دیگر سو نداشت. گوشش، اما، تیز بود. هروقت مهمانی می‌آمد از جایش برمی‌خاست. در حیاط بیرونی را باز می‌کرد، سرش را به سوی هشتی می‌برد، ياا... میگفت و تازه وارد را به حال خود می‌گذاشت. این یک سنتی بود. از این گذشته ضروری نبود به چادر به سران خبر بدهد که نامحرمی دارد می‌آید. مهمان‌ها فرضا که محرم نبودند، زنانشان از مردان خانواده رو نمیگرفتند. خویشان هرشب جمعه در تالار پنجدری روی حوضخانه سالار، در بیرونی، گاهی تنها و گاهی همراه زن و بچه‌شان، جمع می‌شدند. همه بابا را می‌شناختند. او دیگر جزو اثاث خانه شده بود. همه‌شان روزهای عزت و جلال او را دیده بودند و هم دوران ذلتش را که دیگر چشم‌هایش یارای قرآن خواندن نداشتند و پیرمرد فقط می توانست روزهای مهمانی و روضه خوانی وظیفه دربانی را انجام دهد، گاهی آفتابه لگن بیاورد و فرمان ببرد و پیغام بیاورد. یکی از وظایفش هم این بود که در سقاخانه زیر بازارچه شمعی روشن کند."

متن فوق قسمتی از کتاب سالاری‌ها بود. این کتاب به قلم بزرگ علوی به رشته تحریر درآمده و انتشارات نگاه آن را به چاپ رسانده است.

توضیحات بیشتر
اطلاعات محصول
توضیحات بیشتر
امتیاز و دیدگاه کاربران
اولین نفری باشید که پرسش جدید ثبت می کند

خریداران این محصول‌،محصولات زیر را هم خریده‌اند

جهت ثبت اطلاع رسانی، لازم است وارد حساب کاربری خود شوید.