کتاب دل سگ

میخائیل بولگاکف نویسنده‌ی خوش قلم روسی این کتاب را در سال 1925 به اتمام رساند. نویسنده در این داستان از عناصر تخیلی به زیباترین وجه ممکن بهره گرفته و داستانی پر افت و خیز و نامعمول را آفریده است. اگرچه این کتاب در زادگاه خود آنچنان که باید و شاید با استقبال روبه رو نشد، اما عاقبت پس از 40 سال در غرب مورد تجلیل قرار گرفت و نظر علاقه مندان به این حوزه را به خود جلب کرد. مهدی غبرایی با تسلط به فن ترجمه این کتاب را به زبان فارسی برگردانده و انتشارات تندیس آن را منتشر کرده است. 

وقتی بیدار شد احساس کرد سرش کمی گیج می رود و حالت تهوع دارد. پهلوی مجروحش انگار اصلا وجود نداشت، با این حال خوشبختانه دردی در کار نبود. سگ چشم راست خمارش را باز کرد و از گوشه‌اش دید که سراسر پهلو و شکمش را تنگ نوارپیچ کرده اند. لخت و کرخت فکر کرد: پس این مادر قحبه‌ها عملم کرده اند. اما باید پذیرفت که تمیز کار کرده اند.