کتاب لبه تیغ

کتاب لبه تیغ یک رمان انگلیسی، نوشته سامرست موام است. داستان این رمان در سال‌های 1946 و 1984 به صورت فیلم اکران شده است. این کتاب معروف‌ترین اثر سامرست موام، نویسنده انگلیسی است. این کتاب داستان سرگذشت جوانی که در جنگ جهانی اول یکی از دوستانش به خاطر او کشته می‌شود و این حادثه او را تکان می‌دهد و به جست و جوی جواب مسائل ابدی برمی‌انگیزد: خدا چیست؟ چرا درد وجود دارد؟ غرض از زندگی و مرگ چیست؟ و... . سامرست موام، ماجرای این کتاب را چنان با شیرینی بازگو می‌کند که مترجم پرسابقه و مشهوری چون مهرداد نبیلی گفته است که یکی از آرزوهایش همیشه این بوده که روزی لبه تیغ موام را ترجمه کند.

"تا هنگامی که به داروخانه رسیدیم ایزابل دیگر هیچ نگفت و من نیز چون سخنی برای گفتن نداشتم، خاموش ماندم. به داروخانه وارد شدیم و در گوشه‌ای بر صندلیهایی که پشت و پایه‌هایش از سیم درهم تابیده بود نشستیم. صندلی‌های بسیار ناراحتی بود. من دو بستنی و سودا سفارش دادم، چند تنی در کار خرید دارو بودند و دو سه جفتی نیز چون ما در گوشه‌ای به گرفتاری‍های خود سرگرم."