کتاب عرق

فروشندگان: فروشنده

پشتیبانی 24 ساعته
فرصت 7 روزه بازگشت کالا
تضمین کیفیت کالا
پرداخت امن از درگاه بانکی
  • درباره محصول
  • اطلاعات محصول
  • دیدگاه کاربران
  • پرسش و پاسخ
توضیح کلی

"فقط یادمه به سرعت رفتم طرفش. نمیدونستم چیکار می‌خوام بکنم. اما احساساتم تو سینه‌ام جمع شده بود. مثل یه مشت به سینه‌ام فشار می‌آورد. فشار. منم همینجوری داشتم راه می‌رفتم. منتظر بودم ازم دور بشه، یا یه کاری بکنه. ولی همینجوری سرجاش ایستاده‌بود. یه جوری که انگار سال‎‌هاست منتظر منه، بعدش... رو در رو شدیم. می‌تونستم نفس کشیدنش رو احساس کنم. این‌قدر نزدیک هم بودیم.‌ می‌تونستم رگ‌های لعنتی توی چشمش رو ببینم. بعدش مشتم گره شد. نوک ناخن‌هایم کف دستم فرو رفت و بعدش اون اتفاق افتاد...عجیب و مرموز... ما همدیگه رو بغل کرده‌بودیم. بغل، نمیدونم برای چی. بعد از هشت سال، این اولین باری بود که حس می‌کردم واقعا نمی‌تونم برم خونه..."

متن فوق بخشی از کتاب "عرق" است. این کتاب توسط لین ناتج تالیف و به همت حسین رحمانی به فارسی روان ترجمه شده‌است؛ و در انتشارات یکشنبه به چاپ رسیده‌است.

توضیحات بیشتر
اطلاعات محصول
توضیحات بیشتر
امتیاز و دیدگاه کاربران
اولین نفری باشید که پرسش جدید ثبت می کند

خریداران این محصول‌،محصولات زیر را هم خریده‌اند

جهت ثبت اطلاع رسانی، لازم است وارد حساب کاربری خود شوید.