کتاب تپانچه

فروشندگان: فروشنده

پشتیبانی 24 ساعته
فرصت 7 روزه بازگشت کالا
تضمین کیفیت کالا
پرداخت امن از درگاه بانکی
  • درباره محصول
  • اطلاعات محصول
  • دیدگاه کاربران
  • پرسش و پاسخ
توضیح کلی

"حتی مردها نیز قصه می‌گویند. زیگفرید به وسط کلبه، به جایی که پدرش دراز کشیده‌بود، نگاه کرد. انگار منتظر بود پدرش صحبت کند، اما پدرش هیچ حرفی نمی‌زد زیرا مرده بود. اینار اندرسون روی میز دراز کشیده بود، دست‌ها را زیر سر گذاشته و زانوهایش کمی خم شده‌بود. او را به همان شکلی که یخ زده‌بود پیدا کرده‌بودند. او بیرون از کلبه، روی دریاچه یخ‌زده، کنار سگ‌هایش افتاده‌بود. کنار سگ‌هایی که صبورانه و بسته به افسار سورتمه او را انتظار می‌کشیدند. پوست اینار خاکستری شده‌بود. آنقدر هوا سرد بود که با وجود گرمای کلبه، تکه‌های برف و یخ هنوز روی ریش و ابروهایش می‌درخشید..."

متن فوق بخشی از کتاب " تپانچه" است. این کتاب توسط مارکوس سجویک تالیف و به همت بهاره مدیحی به فارسی روان ترجمه شده‌است؛ و در انتشارات ویدا به چاپ رسیده‌است.

توضیحات بیشتر
اطلاعات محصول
توضیحات بیشتر
امتیاز و دیدگاه کاربران
اولین نفری باشید که پرسش جدید ثبت می کند

خریداران این محصول‌،محصولات زیر را هم خریده‌اند

جهت ثبت اطلاع رسانی، لازم است وارد حساب کاربری خود شوید.