
انتشارات ققنوس
ققنوس، پرندهای زیبا و افسانهای که بیهمتاست، بیجفت و یار، بدون هیچ زایشی، نقطهی آغاز زندگیاش زمانیست که سر از خاکستر بَر میآورد و زندگی هزارسالهی خود را شروع میکند. کسی چه میداند! شاید امیر حسینزادگان زمانی که جرقهی تغییر نام انتشاراتش از «امیر» به «ققنوس» را در ذهنش زد به همین موضوع فکر میکرد؛ وجه تسمیهی فوقالعادهای است. در دورهای که از ادب و فرهنگ جز خاکستری سرد چیزی باقی نمانده بود؛ ققنوسی میبایست تا بال بگشاید و در این وادی خشکِ بیآب و علف پرواز کند و سایهای شود بر آفتابسوختگان تشنهی علم و فرهنگ.
پلهی اولی که امیر حسینزادگان در این عرصه برداشت در سال 1350 بود با افتتاح "کتابفروشی امیر" در محلهی مهرآباد تهران. چهار سال بعد بنا به دلایلی کتابفروشی به بازار بینالحرمین (راستهای در بازار بزرگ تهران) منتقل شد ولی با این تفاوت که دیگر آن کتابفروشی کوچکِ خوشنشسته در دل مهرآباد نبود و در این چهار سال آنقدر قد کشیده بود که نام انتشارات به خود بگیرد. حسینزادگان دو سال بعد با تغییر نام نشرش، نخستین کتاب از انتشارات ققنوس را با عنوان «توراندخت» اثر برجستهی برتولت برشت با ترجمهی روانشاد رضا کرمرضایی منتشر کرد. در گام بعدی حسینزادگان در برنامهی کاری خود انتشار کتابهایی که بنا به هر دلیلی عرضهشان در بازار ممکن نبود را قرار داد و به انتقال دفتر نشر از بازار تهران به خیابان شاه رضا (خ انقلاب امروزی) که برای کتابفروشی و نشرها مرکزیت بهحساب میآمد و همچنان نیز میآید، فکر میکرد. این افکار با کمک محمود کاشیچی (مدیر انتشارات گوتنبرگ) رنگ واقعیت بهخود گرفت و چراغ کتابفروشی ققنوس در بازارچهی کتاب (ابتدای خیابان انقلاب) روشن شد. دیگر چرخ نشر کتابهای ققنوس به گردش درآمده بود و «منظومهخاک» سرودهی محمدعلی سپانلو و «شازده احتجاب» اثر زندهیاد هوشنگ گلشیری منتشر شده بود. تا امروزِروز انتشارات ققنوس بیشتر از 1500 عنوان کتاب در حوزههای مختلفی چون ادبیات، علوم اجتماعی، سیاسی، حقوق، اقتصاد، مدیریت، دین، فلسفه، تاریخ، روانشناسی، علوم طبیعی، هنرو... منتشر نموده است. انتشارات ققنوس در سال 1380، در سومین دههی کار خود از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان ناشر برگزیده انتخاب شد. درخشندگی نشانهای افتخار بر سینهی این ققنوس، زمانی چشمها را به خود خیره کرد که در دوازدهمین و چهاردهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، به عنوان ناشر برگزیده انتخاب شد. امروزه نشر ققنوس صاحب فرزندانی نیز شده است؛ «نشر ققنوس» بیشتر تمرکز خود را بر روی چاپ کتابهای عمومی گذاشته و «انتشارات هیلا» در عرصهی رمان و ادبیات داستانی فعالیت پررنگی دارد و همچنین «نشر آفرینگان» که در آغاز «نشر سرود» نام داشت به فعالیت در زمینهی کتابهای کودک و نوجوان میپردازد. محمد (هادی) حسینزادگان و زهره حسینزادگان به ترتیب مدیریت نشر هیلا و نشر آفرینگان را برعهده دارند. از میان پرفروشترین کتابهای ققنوس میتوان به کتابهای "ملت عشق" نوشتهی الیف شافاک، "سال بلوا"، "سمفونی مردگان"، "دالان بهشت"، "روح گریان من" و... اشاره کرد.
ققنوس، پرندهای زیبا و افسانهای که بیهمتاست، بیجفت و یار، بدون هیچ زایشی، نقطهی آغاز زندگیاش زمانیست که سر از خاکستر بَر میآورد و زندگی هزارسالهی خود را شروع میکند. کسی چه میداند! شاید امیر حسینزادگان زمانی که جرقهی تغییر نام انتشاراتش از «امیر» به «ققنوس» را در ذهنش زد به همین موضوع فکر میکرد؛ وجه تسمیهی فوقالعادهای است. در دورهای که از ادب و فرهنگ جز خاکستری سرد چیزی باقی نمانده بود؛ ققنوسی میبایست تا بال بگشاید و در این وادی خشکِ بیآب و علف پرواز کند و سایهای شود بر آفتابسوختگان تشنهی علم و فرهنگ.
پلهی اولی که امیر حسینزادگان در این عرصه برداشت در سال 1350 بود با افتتاح "کتابفروشی امیر" در محلهی مهرآباد تهران. چهار سال بعد بنا به دلایلی کتابفروشی به بازار بینالحرمین (راستهای در بازار بزرگ تهران) منتقل شد ولی با این تفاوت که دیگر آن کتابفروشی کوچکِ خوشنشسته در دل مهرآباد نبود و در این چهار سال آنقدر قد کشیده بود که نام انتشارات به خود بگیرد. حسینزادگان دو سال بعد با تغییر نام نشرش، نخستین کتاب از انتشارات ققنوس را با عنوان «توراندخت» اثر برجستهی برتولت برشت با ترجمهی روانشاد رضا کرمرضایی منتشر کرد. در گام بعدی حسینزادگان در برنامهی کاری خود انتشار کتابهایی که بنا به هر دلیلی عرضهشان در بازار ممکن نبود را قرار داد و به انتقال دفتر نشر از بازار تهران به خیابان شاه رضا (خ انقلاب امروزی) که برای کتابفروشی و نشرها مرکزیت بهحساب میآمد و همچنان نیز میآید، فکر میکرد. این افکار با کمک محمود کاشیچی (مدیر انتشارات گوتنبرگ) رنگ واقعیت بهخود گرفت و چراغ کتابفروشی ققنوس در بازارچهی کتاب (ابتدای خیابان انقلاب) روشن شد. دیگر چرخ نشر کتابهای ققنوس به گردش درآمده بود و «منظومهخاک» سرودهی محمدعلی سپانلو و «شازده احتجاب» اثر زندهیاد هوشنگ گلشیری منتشر شده بود. تا امروزِروز انتشارات ققنوس بیشتر از 1500 عنوان کتاب در حوزههای مختلفی چون ادبیات، علوم اجتماعی، سیاسی، حقوق، اقتصاد، مدیریت، دین، فلسفه، تاریخ، روانشناسی، علوم طبیعی، هنرو... منتشر نموده است. انتشارات ققنوس در سال 1380، در سومین دههی کار خود از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان ناشر برگزیده انتخاب شد. درخشندگی نشانهای افتخار بر سینهی این ققنوس، زمانی چشمها را به خود خیره کرد که در دوازدهمین و چهاردهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، به عنوان ناشر برگزیده انتخاب شد. امروزه نشر ققنوس صاحب فرزندانی نیز شده است؛ «نشر ققنوس» بیشتر تمرکز خود را بر روی چاپ کتابهای عمومی گذاشته و «انتشارات هیلا» در عرصهی رمان و ادبیات داستانی فعالیت پررنگی دارد و همچنین «نشر آفرینگان» که در آغاز «نشر سرود» نام داشت به فعالیت در زمینهی کتابهای کودک و نوجوان میپردازد. محمد (هادی) حسینزادگان و زهره حسینزادگان به ترتیب مدیریت نشر هیلا و نشر آفرینگان را برعهده دارند. از میان پرفروشترین کتابهای ققنوس میتوان به کتابهای "ملت عشق" نوشتهی الیف شافاک، "سال بلوا"، "سمفونی مردگان"، "دالان بهشت"، "روح گریان من" و... اشاره کرد.