کتاب یک شاخه گل سرخ

مجموعۀ سه نمایشنامه
تولید کننده:
انتشارات سوره مهر

فروشندگان: فروشنده

پشتیبانی 24 ساعته
فرصت 7 روزه بازگشت کالا
تضمین کیفیت کالا
پرداخت امن از درگاه بانکی
  • درباره محصول
  • اطلاعات محصول
  • دیدگاه کاربران
  • پرسش و پاسخ
توضیح کلی

سیروس همتی( -۱۳۵۱)، نمایشنامه‌نویس است. این کتاب در بردارنده سه نمایشنامه به نام‌های «یک شاخه گل سرخ»، «جاثلیق» و «جناب هالو» است. در بخشی از نمایشنامه «جناب هالو» می‌خوانیم: «آقایون، سفره پهنه، بفرمایین حاجی‌خوری. [ جماعت می‌خندند ] آقا، هُل نده!... هُل نده! [ جماعت دورتادور سفره‌های چیده‌شده می‌نشینند و شروع می‌کنند به ولیمه‌خوری. مش‌رضا کنار ِمسجد است. در همین حین، کشیکچی وارد مسجد می‌شود. مش‌رضا مانع او می‌شود ] کشیکچی: به‌به به‌به! مش‌رضا، ان‌شاءالله قسمت شوما. مش‌رضا: امشب ضیافت بزرگاست، بفرما، بفرما سدّ معبر نکن! کشیکچی: اینجا که دیگه بزرگ و کوچیک نداره. مش‌رضا: ببین التماس نکن. اولاً جای سوزن انداختن نیست، دوماً فقرا و بقال‌ها، دلّاک‌ها و حمّامی‌ها و خیاط‌ها و آب‌حوضی‌ها و الی ماشاءالله[ مکث ]فردا شب ان‌شاء‌الله. بفرما، بذار به کارمون برسیم. کشیکچی: کار من مهم‌تر از شکمه. مش‌رضا: می‌خوای که به این بهونه بذارم بری تو. کور خوندی! کشیکچی: کار واجب دارم. مش‌رضا: حاجی سرش شلوغه. کشیکچی: تو بهش بگو. بگو که من اومدم. مش‌رضا: مگه عقلم پاره‌سنگ ورداشته. اون وقت می‌زنه تو گوشم و من رو از اینجا می‌ندازه بیرون. اون وقت همون بلایی رو که سر تو آورد سرِ منم می‌آره. کشیکچی: واسه چی بندازدت بیرون؟ مش‌رضا: واسه چی! واسه اینکه به من می‌گه مش‌رضا من داشتم با دو تا آدم‌حسابی حرف می‌زدم اون وقت تو...»

توضیحات بیشتر
اطلاعات محصول
توضیحات بیشتر
امتیاز و دیدگاه کاربران
اولین نفری باشید که پرسش جدید ثبت می کند

خریداران این محصول‌،محصولات زیر را هم خریده‌اند

جهت ثبت اطلاع رسانی، لازم است وارد حساب کاربری خود شوید.