بیلی دلش نمیآید که ماده گرگی را که در تله افتاده با گلوله خلاص کند و تصمیم میگیرد حیوان را به زادگاهش در کوهستانهای مکزیک بازگرداند. این نقطه آغاز وسترن شبه فلسفی کورمک مککارتی، رماننویس و نمایشنامهنویس توانای آمریکایی است. او در این رمان با واقع گرایی جزئینگر، خشونت و درنده خویی قانونشکنان و انسانهای شریر و مهربانی، بزرگواری و سخاوت بیدریغ آدمهای ساده و فرودست را توصیف میکند و لابهلای انبوه رویدادهای تکاندهنده با خرده روایتهای تمثیلگونه به مقولههای هستیشناسانه و متافیزیکی نیز میپردازد. «گذرگاه» یکی از رمانهای سهگانه مککارتی است که با نام تریلوژی مرزی شناخته میشود. «تریلوژی مرزی» یک وسترن مدرن است که وقایعش در دههی ۱۹۴۰ و اوایل دههی ۱۹۵۰ در ناحیهی جنوب غربی ایالات متحده و مکزیک میگذرد. اما برخلاف قهرمانان رایج رمانهای وسترن که بنا بر سنت این ژانر، مردانی بالغ هستند که گذشتهای مملو از تجربه و ماجرا بر هستیشان سنگینی میکند، قهرمانان مککارتی نوجوانانی هستند لبریز از نیرو و معصومیت که در جستجوی آرمانهایی که زمانشان سرآمده است، از مرزها میگذرند که این مرزها میتوانند نمادی از کنش و واکنش میان قطبهای متضاد، نظیر معصومیت و تجربه، خیر و شر، گذشته و حال، خیال و واقعیت، فردیت و جمع، امید و درماندگی باشند. «گذرگاه»، «همه اسبهای زیبا» و «شهرهای دشت» نام رمانهای این سهگانهاند که دو رمان اول کاملا مستقلاند و «شهرهای دشت» به این سهگانه پیوستگی میبخشد که در آن جان گِرَدی کول (پرسوناژ اصلی ’همهی اسبهای زیبا‘) و بیلی پرهام (پرسوناژ اصلی ’گذرگاه‘) در ۱۹۵۲ در نیومکزیک کنار هم قرار میگیرند. هرچند رویدادهای «تریلوژی مرزی» در برههی زمانی بین ۱۹۳۹ تا ۱۹۵۲ میگذرند و به گونهای بارز مرگ تدریجی دوران مزرعهداری و دامداری به شیوهی سنتی را بازمینمایانند، اما با پرداختن به مقولههایی نظیر نوستالژی، انحطاط ملی و تشویش مردانه، به دغدغههای ذهنی غالب سالهای انتشارش (از ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۸) نیز میپردازند که در آن ایام، مطرح و مجادلهبرانگیز شدند. «تریلوژی مرزی» پیچیدگی خاصی دارد زیرا هم به دلیل انکار مشاء هستیشناسانه مقولات یادشده، پست مدرن است و هم با ترسیم تاریخ به مثابهی عنصری همواره حاضر و مستقل از واقعیتهای مادی مشخص، جهانشمول محسوب میشود.