کتاب ژنرال در هزار توی خویش

تولید کننده:
انتشارات آریابان

فروشندگان: فروشنده

پشتیبانی 24 ساعته
فرصت 7 روزه بازگشت کالا
تضمین کیفیت کالا
پرداخت امن از درگاه بانکی
  • درباره محصول
  • اطلاعات محصول
  • دیدگاه کاربران
  • پرسش و پاسخ
توضیح کلی

خوسه پالاسيوس، پر سابقه ترین خدمتکار ژنرال، ارباب خود را برهنه و با چشمان باز، غوطه‌ور در آب زلال وان حمام بافت و تصور کرد که غرق‌شده است. اطلاع داشت این کار، یکی از روش‌های متعددی است که ژنرال با توسل به آن‌ها به افکار خود تمرکز می‌دهد، ولی حالت خلسه مانند غوطه‌وری ژنرال به‌گونه‌ای بود که گویی دیگر در این عالم نیست. خدمتکار جرأت نزدیک شدن نداشت، ولی به او فرمان داده بودند ارباب را پیش از ساعت پنج بامداد بیدار کند تا زودتر عازم شود. ناگزیر آهسته او را صدا زد. ژنرال از حالت خلسه بیرون آمد و در هوای نیمه‌تاریک، چشمان آبی روشن، موی مجعد خرمایی و ظاهر موقر خدمتکار را دید که هرروز به او می‌پیوست و برایش فنجانی از گیاهان شفابخش خشخاش و صمغ عربی دم‌کرده می‌آورد. ژنرال دستگیره‌های وان را گرفت. دست‌هایش به‌اندازه کافی توان نداشت، ولی با سرعتی همچون دلفین که از آن اندام نحيف بعید به نظر می‌رسید، از درون آب شفابخش برخاست و گفت:
- برویم! باید هرچه زودتر عزیمت کنیم. اینجا کسی ما را نمی‌خواهد.
متن فوق قسمتی از کتاب ژنرال در هزار توی خویش است. این کتاب توسط گابریل گارسیامارکز تألیف و به همت کیومرث پارسای ترجمه شده و در انتشارات آریابان به چاپ رسیده است.

توضیحات بیشتر
اطلاعات محصول
توضیحات بیشتر
امتیاز و دیدگاه کاربران
اولین نفری باشید که پرسش جدید ثبت می کند

خریداران این محصول‌،محصولات زیر را هم خریده‌اند

جهت ثبت اطلاع رسانی، لازم است وارد حساب کاربری خود شوید.