کتاب پسر جنگل مجموعه افسانه های مردم دنیا

تولید کننده:
انتشارات افق
پشتیبانی 24 ساعته
فرصت 7 روزه بازگشت کالا
تضمین کیفیت کالا
پرداخت امن از درگاه بانکی
  • درباره محصول
  • اطلاعات محصول
  • دیدگاه کاربران
  • پرسش و پاسخ
توضیح کلی

آن دورها در سرزمین هند، غاری در دل تپه‌ای بود که خانواده‌ای از گرگ‌ها در آن زندگی می‌کردند. درست پیش‌ازاین که آفتاب پشت کوه‌ها پنهان شود، باباگرگه از خواب بیدار می‌شد و برای شکار از غار بیرون می‌زد. او که می‌رفت، مامان گرگه، با پوزه‌ی پهن و خاکستری‌اش، کنار چهار توله گرگش دراز می‌کشید و سایه‌ی دم پرپشت ننه گرگی، تمام غار را می‌پوشاند. آنجا شغالی به اسم تاباکی زندگی می‌کرد. گرگ‌ها تاباکی را دوست نداشتند. او عادت داشت همه را به جان هم دیگر بیندازد و پشت سر همه بدگویی کند و کارش این بود که زباله‌ها و آشغال‌های مردم روستا را دزدکی به چنگ بیاورد. بااین‌وجود، باباگرگه کاری به کارش نداشت و اجازه می‌داد که برای سیر کردن شکمش به آنجا رفت‌وآمد کند.روزی تاباکی با شتاب از راه رسید و شروع کرد به خوردن یک‌تکه استخوان.- خرت... خرت، بعد رو کرد به خانواده‌ی گرگ و گفت:...

متن بالا قسمتی از کتاب پسر جنگل مجموعه‌ی افسانه‌های مردم دنیا به نوشته‌ی رودیارد کیپلینگ و برگردانده شده به همت مهدی حجوانی بود که انتشارات افق آن را به چاپ رسانده است.

توضیحات بیشتر
اطلاعات محصول
توضیحات بیشتر
امتیاز و دیدگاه کاربران
اولین نفری باشید که پرسش جدید ثبت می کند

خریداران این محصول‌،محصولات زیر را هم خریده‌اند

جهت ثبت اطلاع رسانی، لازم است وارد حساب کاربری خود شوید.