کتاب قصه های خواندنی فیه مافیه مولوی مجموعه تازه هایی از ادبیات کهن ایران

تولید کننده:
انتشارات پیدایش
پشتیبانی 24 ساعته
فرصت 7 روزه بازگشت کالا
تضمین کیفیت کالا
پرداخت امن از درگاه بانکی
  • درباره محصول
  • اطلاعات محصول
  • دیدگاه کاربران
  • پرسش و پاسخ
توضیح کلی

مرد همان گونه که آرام آرام پایین می‌رفت، ناگهان در ته چاه دیوی دید؛ سیاه و ترسناک. با خود گفت بهتر است که به هوش باشم و ببینم که بر سر من چه می‌آید. دیو گفت سخن بیهوده مگو تو در چنگ من هستی و از اینجا رهایی نخواهی یافت، مگر آنکه پرسشم را پاسخی درست بگویی. بگو ببینم، در این دنیا بهترین جا کجاست. مرد زیرک با خود اندیشید من در چنگ او هستم اگر که بگویم بغداد یا فلان جا به او زخم زبان زده ام. پس پاسخ داد هر آن کجا که آدمی همدمی داشته باشد. چه در ژرفنای زمین، چه در سوراخ موش. دیو خندید و گفت آفرین بر تو که روی زمین تنها تو را آدم یافته ام. برو که به خاطر تو دیگران را نیز بخشیدم و آزاد کردم. از حقیقت سخن گفتن نخست چندان در گوش شیرین نمی‌آید، اما هر چه بیشتر به آن بپردازی، شیرین تر به دل می‌نشیند. صورت اما چنین نیست. نخست شیرین به نظر می‌آید، اما هر چه بیشتر با آن دمخور می‌شوی بیمزه تر می‌شود. نوشته بالا قسمتی از متن کتاب قصه های خواندنی فیه مافیه مولوی نوشته مولوی است که انتشارات پیدایش این اثر را 120 صفحه منتشر کرده است.

توضیحات بیشتر
اطلاعات محصول
توضیحات بیشتر
امتیاز و دیدگاه کاربران
اولین نفری باشید که پرسش جدید ثبت می کند

خریداران این محصول‌،محصولات زیر را هم خریده‌اند

جهت ثبت اطلاع رسانی، لازم است وارد حساب کاربری خود شوید.