کتاب شکوه زندگی در لحظه حال

گفت: "کمی پول خرد به من بده."غریبه گفت: "چیزی ندارم تا به تو بدهم." اسپس پرسید: "آنچه رویش نشسته ای چیست؟ " فقير جواب داد: "هیچ! جعبه ای کهنه است که یک عمر روی آن نشسته ام." غریبه پرسيد: "هیچ وقت به داخل آن نگاه کردهای؟" فقیر گفت: " منظورت چیست؟ چیزی داخل آن نیست."غریبه اصرار کرد: " نگاهی به داخل آن بینداز. " فقير به زور در جعبه را باز کرد او در اوج ناباوری و در عین خوشحالی، دید که جعبه پر از طلا است. من همان اغریبه ای هستم که چیزی ندارم به شما بدهم، فقط می خواهم به شما بگویم نگاهی به درون بیندازید. البته نه به درون جعبه، مثل قصه ای که گفتم، بلکه به جایی نزدیک تر، به درون خودتان.
​نوشته بالا قسمتی از متن کتاب شکوه زندگی در لحظه حال است.
کتاب شکوه زندگی در لحظه حال به قلم اکهارت تول نوشته و توسط علی علی‌پناهی به فارسی روان ترجمه شده است.این اثر به همت انتشارات نو اندیش در295 صفحه منتشر شده است.