کتاب شاهزاده شنل تشتکی مجموعه بردیا و گولاخ ها جلد 1

"بردیا باعجله از سرویس مدرسه پیاده شد. آرتین و شروین، برادرهای دوقلو، سرشان را از پنجره‌ی ماشین آوردند بیرون و باهم داد زدند: تتتتشتکی!» بردیا محلشان نگذاشت. راهش را کشید و رفت طرف مجتمع بیست‌وهفت طبقه‌شان. نگهبان پیر ساختمان، جلوی در نبود. بردیا بی‌حال و خسته، کوله‌ی بنفشش را روی موزاییک‌های سیاه و براق کشید و رفت سمت آسانسور. در آسانسور را که باز کرد مثل همیشه سوری خانم آن تو بود. برديا اسمش را گذاشته بود خانم آسانسوری، چون یک‌بار هم نشده بود پا بگذارد توی آسانسور و آنجا نبیندش..."

متن فوق بخشی از کتاب شاهزاده شنل تشتکی است. این کتاب توسط مهدی رجبی تالیف شده‌ و در انتشارات افق به چاپ رسیده‌است.