کتاب رخصت مرشد مجموعه قصه های پهلوانی جلد 3

نوشته بالا قسمتی از متن کتاب رخصت مرشد مجموعه قصه های پهلوانی جلد 3 است.
بعد از چند شب پهلوون، کتاب تازه ای آورد و گفت:
برای اینکه حسام خسته نشه، حالا تا مدتی شاهنامه رو کنار میذارم. میخوام داستان یک گروه دیگه از پهلوونها رو تعریف کنم. حکایت عیاران و جوانمردان رو. این کتابی که آوردم، داستان یک عیار دلاورها تا آقا جونم اسم سمک عیار را شنید، بی اختیار گفت: - به به! آقا چه انتخابی، آفرین! من که تا اون وقت فقط حماسه های شاهنامه و قصه های پهلوون‌های زورخانه ای رو شنیده بودم، همون شب اول که پهلوون بخشی از قصه سمک رو برام خواند با دنیای بزرگی آشنا شدم. تا مدت ها، شبها با حکایتهای خورشیدشاه و فرخ روز و سمک و شغال پیل زور و دلاوری های آنها و زیرکی ها و عجایبی که از سمک سر میزد، سرگرم بودم. از وقتی که پدرم به این شب نشینی اومده بود، از سعدی و حافظ و نظامی گرفته تا سمک عیار و امیرارسلان نامدار همه چی خوانده می‌شد.
کتاب رخصت مرشد مجموعه قصه های پهلوانی جلد 3 به قلم خسرو آقامیری نوشته و به همت انتشارات کتاب نیستان در 476 صفحه به چاپ رسیده است.