کتاب تدی جادویی من مجموعه فروشگاه عروسک های جادویی

جسی لیتل در این کتاب، داستانی کودکانه را قلم زده و معصومه انصاریان آن را با زبانی کودکانه و روان ترجمه کرده است. این کتاب مجموعه ای است از تصاویر جذاب و داستانی هیجان انگیز که کودک را مشتاق می کند هرچه بیشتر مطالعه کند و این سرگرمی را جزئی از برنامه روزانه ی خود قرار دهد.

"ویلو رفت طبقه بالا، توی آشپزخانه ی گرم و آفتابی، عمه و فردی در حال خوردن ساندویچ بودند. ویلو آدم آهنی را گذاشت جلوی برادرش و عروسک شیر را برداشت تا نگاه دقیق تری به آن بیندازد. ووبلی پیر بیچاره. این را گفت و سعی کرد عادی به نظر برسد. چه اتفاقی برایت افتاد؟ زیرزیرکی نگاهی به جیب او انداخت و با خودش گفت اوه بله توپ فوتبال کوچک سفید گم شده، بعد رو کرد به فردی و گفت قلب جیبی اش گم شده، برای همین هم سرحال نیست."