"احساس کردیم به بنبست رسیدهایم.مردد در مورد اقدام بعدیمان، کمی در رواق صومعه قدم زدیم. اما طولی نکشید که دیدم ویلیام خیره به آسمان انگار که چیزی نبیند غرق تفکر شد. کمی پیشتر ساقهی کوچکی از آن علفهایی که چند هفته قبل مشغول جمعکردنشان دیده بودم، از جیب خرقهاش درآورده بود و داشت میجوید و انگار برایش توامان حالت نوعی محرک و آرامبخش را داشت. درواقع حواسپرت به نظر میرسید، اما گاه و بیگاه چشمهایش برق میزد و گویی در خلا ذهنش جرقهی فکری جدید افروخته میشد؛ باز دوباره در آن حالت خارقالعاده راکد و فعال خود فرومیرفت. یکباره گفت: «البته میتوانیم...»"
سال ۱۳۲۷ میلادی است، برخی از اعضای فرقهی قدیس فرانسیس در یکی از صومعههای ثروتمند ایتالیا متهم به بدعت و ارتداد شدهاند و برادر ویلیام اهل باسکرویل، کشیشی انگلیسی برای اعلام مواضع امپراتور لوئی باواریایی در منازعه بین پاپ و فرقه به انجام به آنجا اعزام شده است. مأموریت برادر ویلیام ناگهان تحتالشعاع رشتهای از جنایات عجیبوغریب قرار میگیرد و او با سوابق و تجاربی که در دستگاه تفتیش کلیسا اندوخته، مثل یک کارآگاه دستبهکار میشود. ابزارهای او در این تحقیقات عبارتند از: منطق ارسطو، الهیات توماس آکویناس و شناخت تجربی راجر بیکن که طنزی شیطنتآمیز و نوعی کنجکاوی بیامان آن را صیقل داده و برنده کرده است. ویلیام به گردآوری شواهد و رمزگشایی نمادهای سری و نسخ خطی رمز و راز مشغول میشود و در دل هزارتوی خوفانگیز صومعه کندوکاو میکند، صومعهای که جالبترین حوادث شبها در آن اتفاق میافتد. کتاب پیش رو توسط انتشارات روزنه در 864 صفحه منتشر شده است.