کتاب آقای فاکس رویایی

«آقای فاکس رویایی» یکی دیگر از کتاب‌های «مجموعه داستان‌های عجیب آقای دال» برای بچه‌ها است. رولد دال نویسنده توانای حوزه کودک و نوجوان در این کتاب سه داستان برای بچه‌ها می‌گوید: داستان آقای فاکس رویایی، داروی حیرت‌انگیز جورج و کشیش نیبلزویک. از مجوعه داستان‌های عجیب آقای دال «انگشت جادویی و آسانسور بزرگ شیشه‌ای»، «دنی قهرمان جهان» و «غول بزرگ مهربان» نیز در طاقچه موجود است. رولد دال در ۱۹۱۶ متولد شد و از کودکی عاشق داستان و کتاب بود. اساس قصه‌هایش را از افسانه‌هایی که مادرش برایش تعریف می‌کرد به علاوه ماجراهایی که برای خودش اتفاق افتاده بود می‌گرفت. از مهم‌ترین آثار او می‌توان به «چارلی و کارخانه شکلات‌سازی»، «جیمز و هلوی غول پیکر»، و«ماتیلدا و داستان‌های چشم‌نداشتنی» اشاره کرد. بیشتر آثار دال به فیلم درآمده‌اند. شخصیت‌های کودک و خردسال داستان‌های دال با آدم بزرگ‌هایی که با آنها بدرفتاری می‌کنند، در کشمکش‌اند و معمولا یک آدم بزرگ خوب با آدم‌ها یا آدم بد داستان می‌جنگد. دال در سال ۱۹۹۰ درگذشت و در سال ۲۰۰۲ گالری کودکان رولد دال به افتخار او در موزه اشرافی شهر گریت میسندن، ایالت باکینگ همپشایر انگلستان افتتاح شد که هدفش آموزش هنر ادبیات برمبنای نوشته‌های رولد دال است. جایزه‌ی the Roald Dahl funny Prize هم به افتخار او هر سال به نویسندگان کتاب‌های طنز کودک و نوجوان اهدا می‌شود. بخشی از داستان «داروی حیرت‌انگیز جورج» را بخوانید: جورج گفت: «بابا می‌گه مرد خوبه قدبلند باشه.» مادربزرگ گفت: «به حرفای بابات گوش نکن. ببین من چی می‌گم.» جورج پرسید: «چه جوری می‌تونم جلوِ قد کشیدنمو بگیرم؟» مادربزرگ گفت: «کمتر شکلات بخور.» «شکلات آدمو بزرگ می‌کنه؟» پیرزن با صدای بلند گفت: «عوضی آدمو بزرگ می‌کنه. به جای این‌که قدشو بیاره پایین، می‌بره بالا.» مادربزرگ جرعه‌ای چای نوشید اما نگاهش را از جورج که جلوِ او ایستاده بود برنداشت. هیچ وقت قد نکش.» «چشم، مامان‌بزرگ.» «غذا خوردنو بذار کنار. به جاش کلم بخور.» جورج گفت: «کلم! وای، نه. من کلم دوست ندارم.» مادربزرگ تشر زد و گفت: «مهم نیس دوست داشته باشی یا نداشته باشی. مهم اینه که برات خوبه. از این به بعد باید روزی سه بار کلم بخوری. یه عالمه کلم! تازه اگه توش کرم باشه، بهتر هم هست!»