کتاب رخصت مرشد مجموعه قصه های پهلوانی جلد 8

شلوغ‌ترین جای این دربار که مثل حیات خلوتی بود، برای جمع شدن شخصیت‌های مهم و مشورت کردن و پیدا کردن راه‌حل برای مشکلات بزرگ، آبدارخانه مباركه همایونی بود! نایب نبی‌خان نهاوندی که سال‌های زیادی، مسئول آبدارخانه سلطان بود، از همه‌ی کارهای مخفی و آشکار این کاخ بزرگ خبر داشت. اگر کسی می‌خواست از اخبار کاخ ناصری اطلاعی کسب کند و احوال هر یک از وزیران و حکام ایالات را بداند، یک راست به آبدارخانه شاهی مراجعه می‌کرد. آبدارخانه شاهی که قهوه‌خانه بزرگی بود، مثل یک اتاق انتظار بود. هر یک از رجال و بزرگان مملکت که وقت آزادی داشتند با می‌خواستند شخص مهمی را ملاقات کنند، در آبدارخانه می‌نشستند و ضمن خوردن چای و کشیدن قلیان از اوضاع مملکت هم سر در می‌آوردند. یکی از کاسبی‌های بزرگ پادشاه، فروش لقب بود. تازه به دوران رسیده‌هایی که می‌خواستند برای خود آبرو و اصل و نسبی دست و پا کنند، گرفتن لقب از اعلی حضرت را مناسب‌ترین راه می‌دانستند و مثلا برای اینکه، لقب چماق‌الدوله و چخماق السلطنه و بوق‌الملک و دوغ‌المله‌ای از شاه بگیرند، به هر دری می‌زدند، اما بعد از مدتی می‌فهمیدند که باید یک راست بروند به آبدارخانه نایب نبی‌خان نهاوندی.

جلد هشتم کتاب رخصت مرشد مجموعه قصه های پهلوانی، به بیان و معرفی پهلوانان شهر همدان پرداخته و انتشارات کتاب نیستان آن را منتشر نموده است.