این کتاب اثر داستان نویس مشهور ایرانی هوشنگ مرادی کرمانی است که نشر نی آن را در قطع رقعی چاپ کرده است.
"هوشنگ مرادی کرمانی در سال ۱۳۲۳ در روستای سیوچ از توابع بخش شهداد کرمان متولد شد و تا کلاس پنجم ابتدایی در آن روستا درس خواند؛ سپس به کرمان رفت و دوره دبیرستان را در یکی از دبیرستانهای شهرستان کرمان گذراند و بعد وارد دانشگاه شد. دوره دانشکده هنرهای دراماتیک را در تهران گذراند و در همین مدت در رشته ترجمه زبان انگلیسی نیز لیسانس گرفت.
از هوشنگ مرادی کرمانی تا کنون 9 کتاب داستان انتشار یافته است که برخی از آنها به زبانهای آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، هلندی، عربی و ارمنی ترجمه شده و هم چنین 18 فیلم تلویزیونی و سینمایی بر اساس داستانهای او به تصویر درآمده است.
آثار ترجمه شدهی وی جوایزی را از مؤسسات فرهنگی و هنری خارج از کشور به دست آورده است. از جمله: جایزه دفتر بینالمللی کتابهای نسل جوان (۱٩٩٢) و جایزه جهانی هانس کریستین آندرسن."
"پیرزن پارچهای سفید روی سرش میاندازد، شادی میکند، برای خودش هلهله میکند و کِل میکشد و چند بار با عصا روی کوزه میزند. نویسنده با هر ضربه کوزه را بیشتر به آغوش میکشد و حالش بدتر میشود، زانوهایش خم میشود. خندهاش کم و کمتر میشود. دست روی قلبش میگذارد، پیچ و تاب میخورد ــ صدای رعد وبرق و باران ــ کوزه از دست نویسنده میافتد، میشکند. صحنه تاریک میشود. نقطهای که کوزه است روشن میشود. کبوتری از توی کوزه درمیآید و صدای بالش توی تاریکی صحنه میپیچد."