کتاب «دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد»، به قلم نویسندهی فرانسوی آنا گاوالدا به رشته تحریر درآمده است. این کتاب مجموعه داستانی است که بلافاصله پس از انتشار به موفقیت بزرگ در دنیای ادبیات دست یافت. این کتاب با روایتی لطیف و عاشقانه مخاطب را تا پایان با خود همراه می کند. داستانها هم خارقالعادهاند، هم گزنده و در عین حال غمانگیز، جذاب و تا اندازهای غیر معمول. در هر داستان، عشق همچون زندگی موضوع اساسی است، عشقی که هم دلانگیز و اسرار آمیز و هم دردآور و صدمهزننده... . الهام دارچینیان این کتاب را ترجمه کرده و نشر قطره آن را به چاپ رسانده است.
«سال ها بود که با لطف و مهربانی به زمان جوانی اش نگاه می کرد. همیشه وقتی به او فکر می کرد، همه چیز را نسبی می انگاشت، وانمود می کرد گذشته لبخند بر لبش می نشاند و چیزی از آن دستگیرش می شود. اما حقیقت این بود که هرگز چیزی دستگیرش نمی شد. حالا به خوبی می داند که جز او کسی را دوست نداشته و هیچ کس جز او، او را دوست نداشته. که او تنها عشقش بوده و هیچ چیز نمی تواند این را تغییر دهد، که هلنا گذاشت او مانند شیئی دست و پاگیر و بیهوده بر زمین بیفتد و هیچ گاه کلمه ای ننوشت و دستش را دراز نکرد تا او دوباره بلند شود. باید اعتراف می کرد که هلنا به آن خوبی هم که او فکر می کرده نبود، که او خودش را گول می زده، که به مراتب ارزش بیشتری از هلنا داشته، یا شاید هلنا اشتباه کرده و پشیمان شده. می دانست هلنا چقدر مغرور است. با خودش می گفت او نیز دوازده سال رنج کشیده و حالا دارد می میرد.»