کتاب بالزن ها

تولید کننده:
انتشارات هیلا

فروشندگان: فروشنده

پشتیبانی 24 ساعته
فرصت 7 روزه بازگشت کالا
تضمین کیفیت کالا
پرداخت امن از درگاه بانکی
  • درباره محصول
  • اطلاعات محصول
  • دیدگاه کاربران
  • پرسش و پاسخ
توضیح کلی

فقط چند تا درخت با مرگ فاصله داشتم. کافی بود پا بگذارم به فرار یا کار احمقانه‌ی دیگری بکنم تا آن روانی حسابم را برسد، حتم داشتم این بار دیگر گلوله‌اش دوروبرم نمی‌خورد. برای دیوانگی‌اش همین بس که تا حالا کلی آدم کشته بود و باز اسم خودش را گذاشته بود صید. دوست نداشتم بدانم صيد بانام چکار می‌خواهد بکند. «زانو بزن.»

 سربلند کردم. همین‌طوری نگاهش می‌کردم. یعنی به همین راحتی رسیده بودم ته خط. آخر برای چه؟ به چه گناهی؟ سایه‌ی او هفت‌تیرش را گرفت طرف سایه‌ی من که زانوزده بود. عین فیلم‌ها شده بود، فقط یک‌خرده سه‌بعدی‌تر بود. چیزی سنگین محکم از پشت به سرو گردنم خورد. حتی صدای شکستن جمجمه‌ام را شنیدم. و بعد همه‌جا تاریک شد.

متن فوق قسمتی از کتاب بالزن‌ها است. این کتاب توسط محمدرضا کاتب تالیف و در انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است.

توضیحات بیشتر
اطلاعات محصول
توضیحات بیشتر
امتیاز و دیدگاه کاربران
اولین نفری باشید که پرسش جدید ثبت می کند

خریداران این محصول‌،محصولات زیر را هم خریده‌اند

جهت ثبت اطلاع رسانی، لازم است وارد حساب کاربری خود شوید.