«جاده ابریشم، که بیشتر یک شبکه است تا یک مسیر تک، بر اثر قرنها تعامل و تجارت به وجود آمد. با صعود و سقوط امپراتوریها، مسیرها تغییر کردند؛ پس از ظهور کشتیرانی دادوستد در این منطقه کاهش پیدا کرد. قدرتهای منطقهای حال میخواهند این مسیرهای تجاری تاریخی را احیا کنند و قارههای آسیا و اروپا و مناطق دیگر را به هم وصل کنند. جاده ابریشم درواقع یک جاده نبود. بزرگراه هم نبود. بیشتر شبکهای پراکنده یا کلافی متغیر از هزاران مسیر عبور شتر، گردنههای کوهستانی، کاروانسراهای برجک دار، بازارهای رودخانهای، بندرگاهها و سنگچینهای مخروطی شکل بود (مخصوص ردیابی کاروانها، به فاصلهای که از یکی از آنها بشود دیگری را دید) که دو مرکز اقتصادی بزرگ دنیای کلاسیک - یعنی قوم هان چین و رومیهای مدیترانهای - را به هم وصل میکرد. در این محل تقاطع جغرافیایی در آسیای مرکزی، که واسطههایی که در آنجا بودند، ثروتمند میشدند، کالاهای جاده ابریشم به همه سمت جریان مییافتند. به سمت شمال به پادشاهی روسیه، به سمت جنوب به ایران و سلسلههای رود سند، به سمت غرب به قسطنطنیه و به سمت شرق به شیآن. این شبکه تجاری از آفریقا تا جنوب شرقی آسیا زندگی دهها میلیون نفر را به هم وصل میکرد. جادهی ابریشم تنها مسیر حرکت شترها از میان استپ نبود. یک ایده بود؛ نمونهی اولیه پدیدهی جهانیشدن. ابریشم مشهورترین کالای آن بود.»
متن فوق تکهای از شمارهی 60 مجله نشنال جئوگرافیک فارسی است، که با نام جاده ابریشم، پیادهروی در مسیر تاریخ منتشرشده است. از دیگر مطالب مهم این شماره مجله میتوان به در جستجوی حضرت مسیح، قلمروی جگوارها و پیشرفت تکنولوژی در آفریقا اشاره کرد.